عجب مصيبتي شده اين دي وي دي هاي قاچاق؟! مثل بلايي مي مونه كه دقيقا معلوم نيست از كجا نازل ميشه.
كي فكرشو ميكرد با شروع اكران يك فيلم، دي وي دي اون، دم در سينما به ملت فروخته بشه. انقدر حرف و حديثهاي جورواجور توي اين مدت ازاين واون شنيدم كه حيرون و هاج وواج فقط به حرفها گوش ميدم و ديگه واقعا نميدونم، چي بگم. با اينكه زياد از جماعت تهيهكننده خوشم نميآد، اما اين بار صادقانه بايد بگم كه دلم براشون سوخت. هرچقدرهم كه براي بعضي از فيلمها خساست به خرج بدن و پول خرج نكنن بازهم در مقابله با قاچاقچيها كم ميآرن و شايد خيلي بيراه نباشه كه بگم زمين ميخورن.هر چند كه در بيشتر اوقات فارابي دستشون روميگيره و نميذاره كه ورشكسته بشن اما با همه اينها، ضررو زياني كه نصيبشون ميشه، قابل چشمپوشي نيست. بالاخره تهيهكننده ها به قول خودشون دارن كار فرهنگي ميكنن و با سرمايهداراني كه پولشون رو توي بازار و بورس مي ريزن، فرق دارن. فرقي نميكنه كه ازروي علاقه اومدن توي اين كار يا به دنبال نام و مالومنال. مهم اينه كه جذب كاري شدن كه هم ريسك وهم سختي زيادي داره. هرآن ممكنه يك مسوول دولتي از فيلمي خوشش نياد و همه زحمتهاي يك گروه از بين بره. حالا اين اتفاق ممكنه به هزار دليل از جمله ندادن پروانه نمايش، اكران نامناسب، مخالفت با پخش تيزر و...و...و بيافته و اون وقته كه تهيه كننده بايد به دنبال صاف كردن بدهكاري هاش باشه.
به هر حال، خداكنه كه اين مشكل خيلي خيلي.... بزرگ زودتر حل بشه و كار به جاهاي باريك نكشه. امروز توي خبرها خوندم كه اعضاي شوراي مركزي اتحاديه تهيه كنندگان با توجه به مجموعه شرايط حاضر در مورد توليد فيلمهاي جديد ترديد دارن، هرچند كه اينجور تهديدها نميتونه خيلي جدي باشه و بيشتر شبيه ژستهاي قهرآميزه اما اگر اوضاع به همين ترتيب پيش بره، واقعي شدن اين ژستها خيلي هم عجيب غريب نخواهد بود.
پي نوشت: راستي . ندا، صوفيا، اميررضا نوري پرتو و؟... ممنون از همراهيتون.
شما هم بنويسيد (5)...